VOGUM 2022 Race Recap – Trail Running for Life


VOGUM یک ماراتن فوق العاده به طول 40 مایل (64 کیلومتر) است که در وله گلامورگان برگزار می شود. این مسیر مسیر ساحلی ولز جنوبی را در آغوش می‌گیرد که از پورثکاول تا پنارث، درست زیر کاردیف ادامه دارد.

پس از نقل مکان به غرب ولز در اواخر سال گذشته، در اوایل امسال متوجه شدم که به دنبال رویدادهای ماراتن و فوق ماراتن هستم که برای من محلی تر بودند. علاوه بر Blacks to Beacons 50 mile ultra، VOGUM (و غیره پگاسوس Ultra Running حوادث) نیز توجه من را جلب کرد.

من از اجرای VOGUM شنبه گذشته (4 ژوئن 2022) بسیار لذت بردم. اگرچه شرایط با وزش باد مداوم در بیشتر مسیر کمی چالش برانگیز بود، اما مسیر خود متفاوت بود، با انواع سطوح مختلف برای جالب نگه داشتن چیزها.

منتهی به VOGUM

بعد از 50 مایلی Blacks to Beacons ultra در Brecon Beacons که یک ماه پیش انجام دادم، چند روز طول کشید تا بهبود پیدا کنم. سپس هفته بعد به آرامی تمرینات خود را افزایش دادم. اهداف تمرینی من صرفا حفظ تناسب اندام بود.

من هدف زمان متوسط ​​تقریبی 6 تا 7 دقیقه در هر کیلومتر را در ذهن داشتم. بیش از 64 کیلومتر، این 448 دقیقه یا 7.5 ساعت است، و من خوشحالم که بگویم تقریباً هدفی را که دقیقاً زیر آن قرار گرفتم، به ثمر رساندم.

روال تمرین

به دنبال این، من روال دویدن و تمرین استاندارد خود را برای هفته‌های باقیمانده منتهی به VOGUM ثابت نگه داشتم. در حال حاضر این به طور آزاد شامل هفتگی است:

  • یک یا دو دوی سریعتر هر کدام حدود 10-13 کیلومتر (هدف سرعت 4:30 در کیلومتر)
  • یک یا دو دوی آسان (با کمی ارتفاع بیشتر) حدود 10-15 کیلومتر هر کدام)
  • یک دویدن طولانی (معمولاً حدود 30 کیلومتر یا بیشتر با سرعت 5:30 تا 6:00 در کیلومتر هدف قرار دهید)
  • تمام موارد فوق با چند جلسه تمرین قدرتی با وزنه آزاد در طول هفته آمیخته شد

دنده

انتخاب دنده من با حداقل الزامات رسمی مسابقه مطابقت داشت، اما صادقانه بگویم فکر می کنم می توانستیم بدون مشعل سر کار کنیم! در اینجا لیست وسایلی که من برای VOGUM حمل کردم آمده است:

  • جلیقه دویدن Salomon Adv Skin 12
  • مخزن نرم سالومون 2 لیتر
  • 2 عدد فلاسک نرم 500 میلی لیتری (از آنجایی که قبلا یک بسته 2 لیتری داشتم خالی نگه داشته می شود)
  • باف پک Run Cap
  • Salomon Agile Full Zip Hoodie (یک ژاکت زیبا و سبک برای دویدن)
  • ته شلوار OMM Halo ضد آب
  • پتو فویل حرارتی
  • جوراب یدکی (فشرده استقامت دانمارکی) – برنامه ریزی شده برای تغییر پس از کشش اولیه شنی 5 مایلی
  • در صورت نیاز به پاهایم، نوار K را از قبل برش دهید
  • چراغ جلو لنز LED NEO 10R + باتری
  • کمربند دویدن برهنه (برای ذخیره مواد غذایی در اطراف کمر من)
  • باد دمی – پیمانه های کافی برای حدود 3 لیتر مایعات بیشتر
  • شکلات اسنیکرز + سایر میان وعده های آجیلی، آدامس های شل برای جویدن
  • دوربین مینی DJI Action 2
  • کارت اعتباری (در یک نقطه در طول مسابقه به آن نیاز بود!)

لباسی که برای دویدن پوشیدم این بود:

  • شورت استاندارد دویدن
  • لایه پایه Odlo (این در برابر باد ثابت عالی بود)
  • تی شرت دویدن با تهویه Odlo
  • جوراب دویدن استقامتی دانمارکی
  • کفش دنباله دار HOKA Speedgoat 5

آخر هفته مسابقه VOGUM

روز جمعه، یک روز قبل از مسابقه، من یک سفر دو ساعته را به سمت خط پایان در پنارث، جایی که یک AirBNB برای شب رزرو کرده بودم، رانندگی کردم. اواخر عصر رسیدم و میزبانان شگفت انگیز آلن و هلن از من استقبال کردند.

آنها به من کمک کردند تا در خانه مستقر شوم و استفاده از آشپزخانه خود را فراهم کردند تا بتوانم یک غذای سریع تهیه کنم. من قهوه خوردم و کیک لیموی خوشمزه ای به من پیشنهاد شد. ما در مورد هلن صحبت کردیم مسابقه مرد در مقابل اسب در راه است – یک مسابقه بسیار جالب که من قطعاً می خواهم آن را بررسی کنم!

سعی کردم هر چه زودتر کمی بخوابم، اما نتوانستم طبق معمول اعصاب مسابقه و رویداد ذهنم را تا نیمه های شب گذشته به کار نگه دارد.

به زودی ساعت 3:45 صبح بیدار شدم، جلیقه سالومون پر شده ام را برداشتم، فلاسک نرم 2 لیتری ام را پر کردم و 5 دقیقه تا محل جمع آوری اتوبوس رانندگی کردم.

اتوبوس مملو از شرکت‌کنندگان مشتاق مسابقه بود که در پایان پارک کرده بودند. وقتی حدود 45 دقیقه به پورثکاول رسیدیم و به محل شروع و ثبت نام رسیدیم، می توانستم انرژی را احساس کنم.

اتوبوس VOGUM به پنارث
اتوبوس سواری صبح زود تا خط شروع

پس از ثبت نام، همه به سمت ساحل و منطقه شروع حرکت کردند تا جلسه توجیهی قبل از شروع را آغاز کنند.

در حالی که جلسه توجیهی مسابقه خارج شد، همه ما در خط شروع در ساحل ایستادیم. حرکات کششی پیش از دویدن زیادی برای گرم ماندن انجام شد (و همچنین تلاش برای جلوگیری از رگبار مداوم شن در صورتمان!)

خط شروع Pegasus VOGUM 2022
خط شروع، آماده سازی ساعت های هوشمند، و انرژی خاموش

در اینجا یک کلیپ کوتاه است که به نشان دادن باد، شن و انرژی قبل از شروع کمک می کند.

مسابقه VOGUM

به زودی همه ما پیاده شدیم، با 4 مایل اول ساحل و مسیر عمدتاً شنی پیش روی ما.

شروع مسابقه VOGUM 2022

اگرچه باد وحشیانه بود، پرتوهای نور کم خورشید که از میان ابرها می تابد بسیار باشکوه بودند. وقتی در امتداد ساحل در حال حرکت بودیم، تکه‌های شن روی سرمان وزید.

از ابتدا تا اولین ایست بازرسی، سرعت نسبتاً سریعی را حفظ کردم، اگرچه مراقب بودم ضربان قلبم را خیلی بالا نبرم. این من را در نزدیکی 30 نفر یا بیشتر از بسته نگه داشت. روز قبل باران باریده بود و شن‌های ساحل کمی فشرده شده بود و حفظ سرعت بین 5 تا 6 دقیقه در هر کیلومتر را نسبتاً آسان می‌کرد.

ارتفاع در تمام این بخش نسبتاً صاف بود، اما مسیر دارای بخش‌های جالبی بود، مانند این سنگ‌های پله.

در غیر این صورت، مایل‌ها به سرعت طی می‌شوند و اولین ایست بازرسی کاملاً غیرمنتظره می‌رسد.

رسیدن به ایست بازرسی 1

ریس جنکینز، مدیر مسابقه در اولین ایست بازرسی مستقر بود و با غذا خوردن از پنج های بالا و تبلیغات کالاهای مختلف خود (بخوانید: تنقلات، آب نبات های یخی، و سوخت های مرتبط با ماراتن فوق العاده!)

من تصمیم گرفتم از توقف در CP 1 صرف نظر کنم زیرا احساس قدرت می کردم و تا کیلومتر 28 بعدی چیزهای زیادی داشتم که مرا حفظ می کرد.

مایل‌های باقی‌مانده قبل از CP بعدی ما را به بالای تپه‌های ساحلی با مناظر شگفت‌انگیز هدایت کرد. آب و هوا در این نقطه عالی نبود، اما هنوز می‌توانستم زیبایی ساحل را درک کنم.

من از این بخش از مسابقه لذت بردم که ما را در یک مجموعه بسیار متنوع از زمین شامل ماسه، شن، جاده آسفالت، چمن و سنگ هدایت کرد.

در حالی که ساحل را در آغوش می‌کشیدم و با گروه اطرافم همگام می‌شدم.

ایست بازرسی 2 – یک پیت استاپ سریع

CP2 پس از خروج از شنی ترین سواحل و مقابله با برخی ارتفاعات ساحلی وارد شد. تصمیم گرفتم اینجا توقف کنم تا جوراب‌های کوتاه‌ترم را با جوراب‌های فشرده عوض کنم. افرادی که به اینجا کمک می کردند مقدسین مطلق بودند و به من صندلی پیشنهاد دادند تا بنشینم در حالی که فلاسک 2 لیتری Salomon من را دوباره پر می کردند. من همچنین یک فنجان کوچک کوکاکولا برای تزریق سریع انرژی خوردم و من را برای صعود آینده آماده می کردم.

ماسه‌های جمع‌شده در جوراب‌هایم را خالی کردم، جوراب‌های فشرده‌سازی تمیز را روی پاهایم دراز کردم، و در حالی که گروهی از دوندگان پشت سرم را تماشا می‌کردم که مسیر ساحلی را پر می‌کردند، کوله‌ی دویدنم را دوباره سازماندهی کردم و همه چیز را به هم چسباندم. به ایست بازرسی

در حال حرکت

مسیرهای ساحلی پیش رو متنوع و جالب بود. از لبه‌های صخره‌ها، جنگل‌های کوچک ساحلی، مرزهای مزرعه و یاروهای ساحلی صخره‌ای گذشتیم. ارتفاع بالا و پایین بود و چهار پا و ساق پاهایم کار می کردند.

من اولین (و خوشبختانه تنها) خطای ناوبری خود را در جایی درست قبل از رها کردن CP انجام دادم. در بالای یک صخره، نزدیک به برخی از کلبه‌های ساحلی به سبک پارکی، دروازه‌ای کوچک وجود داشت که از پله‌های بسیار شیب‌داری به سمت ساحل پایین می‌رفت. به نظر می رسید که باید پایین بیایم و ساحل را از پایین بدوم.

من تمام راه را به ته رسیدم و متوجه شدم که یک بن بست است. این به معنای یک صعود پرشیب و پرشتاب بود تا قبل از اینکه بتوانم مسیر واقعی را ادامه دهم. این من را 5 دقیقه یا بیشتر از دست داد و ارتفاع غیر ضروری را اضافه کرد.

با این حال، به زودی به ایستگاه بازرسی بعدی (سقوط کیف) رسیدم که احساس خوبی داشتم. پشتیبانی یک بار دیگر شگفت انگیز بود. با صدای تشویق و کف زدن و همچنین فریاد زدن نامم از میان جمعیت کوچک وارد سی پی شدم. یک تقویت روحیه دوست داشتنی!

کیفی با یک جفت کفش یدکی و چند میله دویدن گذاشته بودم، اما تصمیم گرفتم هنوز به میله ها نیازی نداشته باشم و کفش هایم همچنان انتخاب خوبی هستند. من مقداری کوکاکولا خوردم، یک مشت تنقلات برداشتم و همراه با خانم دیگری که درست پشت سر من آمده بود، رفتم.

ما هر دو از تپه ها و به جنگل های پراکنده ساحلی حرکت کردیم تا به سفر خود ادامه دهیم.

برخورد به دیوار بری

کمی بعد از ایست بازرسی قبلی شروع کردم به برخورد به دیوار. فکر می‌کنم در نوشیدن باد دم به اندازه کافی کوشا نبودم و به اندازه کافی رزق و روزی نخورده بودم. انرژی من در حال کاهش بود، زیرا افزایش فوری کک در CP قبلی از بین رفت.

تمام تلاشم را کردم تا مقداری غذا پایین بیاورم، اما می‌توانستم احساس کنم بدنم به نوار اسنیکرز اعتراض می‌کند و سعی می‌کردم به خودم غذا بدهم. چیپس ذرت هم که تو دستم بود با اکراه پایین میومد.

سرعتم کمی کند شد، اما تا جایی که می توانستم مبارزه کردم و به آرامی مایعاتم را می خوردم.

بدترین آن در حدود 49 کیلومتر، درست قبل از ورود به بری به من رسید. من تصمیم گرفتم از طریق تفرجگاه ساحلی در بری قدم بزنم. من حدود 15 یا 20 دقیقه را صرف پیاده روی کردم تا بتوانم ذخایر انرژی خود را دوباره بسازم. غذای جامد وارد نمی شد اما یک کافه کوچک را در تفرجگاه دیدم. 2 دقیقه توقف کردم تا یک قوطی کک بخرم که در حین پیاده روی باقی مانده این بخش تمام کردم. من به این نیاز داشتم احتمالاً بهترین تصمیمی بود که شب قبل کارت اعتباری ام را به بسته مسابقه ام اضافه کردم.

حدود 4 یا 5 دونده وقتی از کنار ساحل عبور می کردم از کنارم گذشتند. کمی ناامید شده بودم، اما از طرف دیگر تا این مرحله سرعت خوبی را پیش گرفته بودم و اگر بتوانم خودم را از این رکود نجات دهم، زمان هدفم را قابل دستیابی نگه داشتم.

ترک بری

من بری را ترک کردم و با آن وزنه ای از روی شانه هایم بلند شد. شاید این (در شرایط عادی) هجوم بد قند از کک بود، یا شاید کمی عزم راسخ بود.

به زودی با عبور از جاده ها و خیابان های اجتناب ناپذیر این بخش از دویدن، دوباره سرعتم را افزایش دادم.

آخرین ایست بازرسی به زودی رسید. من یک تماس اجتماعی را تشخیص دادم @southwales_running_andrew کمک به مرد در ایست بازرسی همراه با دو نفر دیگر. گروه روحیه بسیار خوبی داشت و ما چند جوک در مورد مسافت و شرایط رد و بدل کردیم که من یک بار دیگر سوخت می گرفتم.

آخرین کشش

آخرین کشش در ذهن من حدود 12 یا 13 کیلومتر بعد از آخرین CP بود. من خودم را (بعد از رکود قبلی از طریق بری) با ادامه فعالیت برای اکثر این موارد شگفت زده کردم. گاهی اوقات نیاز به پیاده روی در بخش های کوتاه پیدا می کردم. من خودم را به چند صد متر پیاده روی محدود کردم و پس از هر یک از این فواصل، حداقل 1 کیلومتر دویدم.

حرکت سختی بود، اما من حتی با وجود خستگی و ناراحتی، توانستم با فشار دادن به سرعت، 4 موقعیت را به عقب برگردانم.

از صحبت کردن با گروه در آخرین ایست بازرسی، می‌دانستم که جایی در بین 30 دونده برتر هستم، و برنامه‌ریزی کردم که این وضعیت را ادامه دهم.

وقتی گارمین به من گفت فقط 3 یا 4 کیلومتر باقی مانده است که من آن را ادامه دادم، نزدیک شدن به پایان، انگیزه ای برای ادامه دادن به من شد. تقریباً تمام کیلومترهای باقیمانده را در این نقطه بدون توقف دویدم، البته در مقایسه با سرعت نیمه اول خود کمی کندتر.

اتمام VOGUM و نتایج

در 700 متر آخر که از بالای شانه‌ام نگاه می‌کردم، متوجه شدم 2 دونده که قبلاً از آنها عبور کرده بودم، روی تپه پشت سرم ظاهر شدند. من مکان فعلی خود را می خواستم و بنابراین انرژی را جمع کردم تا سرعتم را به طور قابل توجهی تسریع کنم.

دویدن از میان پرچم های پایانی عالی بود. همه جا صدای تشویق و کف زدن شنیده شد و خیالم راحت شد که کارم تمام شد.

7:25:01 زمانی است که برای مسیر 40 مایلی / 64 کیلومتری روی ساعتم ثبت کردم. هیئت رسمی نشان داد که من در جایگاه 25 به پایان رسیدم (از بین من تقریباً 180 دونده در روز).

ریس در خط پایان بود تا از پایان ها استقبال کرد و مدال ها را اهدا کرد.

پایان مسابقه و دریافت مدال تمام کننده از ریس

خدمه پشتیبانی فوق‌العاده بودند، و من حدود 40 دقیقه وقت گذاشتم تا با و دیدار با دوندگان دیگر در حالی که تمام کننده های بیشتری که وارد می شدند تشویق می کردیم.

خلاصه

رویداد VOGUM عالی بود. Pegasus Ultra Running یک گروه رویدادهای فوق‌العاده است و توانست یک ماراتن فوق‌العاده را پشت سر بگذارد. از ارتباطات گرفته تا پشتیبانی در آن روز، همه چیز درجه یک بود.

تیم عکاسی/رسانه ای نیز در محل حضور داشتند. آنها چند عکس عالی از این اکشن گرفتند. من دیگرانی را تشویق می‌کنم که از گالری آنلاین ضد تیراندازی دیدن کنند، چند عکس انتخاب کنند و چاپ دیجیتال بخرند تا از کار خود حمایت کنند.

با تمام گفته‌ها، من برای ماراتن‌های فوق‌العاده بیشتر با پگاسوس اولترا دویدن مطمئناً برمی‌گردم!