Ultras Are Equalizer: Eric Senseman برای مقابله با Cocodona 250 آماده می شود


هفته اول ماه می شاهد یک تلاش حماسی در دنیای اولتر خواهیم بود. دومین تکرار کوکودونا 250، که از شهر بلک کانیون تا فلگ استاف، آریزونا اجرا می‌شود، زمان قطعی 125 ساعتی خواهد داشت که از 2 تا 7 می ادامه دارد.

در آن روزها، دوندگان از کرون کینگ، پرسکات، فاین رنچ، مینگوس، جروم و سدونا عبور خواهند کرد. از ورزشکاران برجسته می توان به جیسون کوپ، مایکل مک نایت و اریک سنسمن در سمت مردان و آنی هیوز، روندا اسموکر، لی کانرز و برایانا گریگزبی در سمت زنان اشاره کرد. همه آنها به رکوردهای دوره افتتاحیه 72:50:25 توسط Michael Versteeg و 85:30:38 توسط Maggie Guterl خواهند رسید.

ما با Coconino Cowboy و Rabbit/Hoka ورزشکار آشنا شدیم اریک سنسمن برای شنیدن در مورد آماده سازی Cocodona خود را. سنسمن با اولتراها در سراسر طیف مسافت کامل مسابقه می دهد، از جمله سه تلاش ناگوار در ایالات غربی 100. کوکودونا اولین تلاش او در مسافت 200+ مایلی خواهد بود، اما سنسمن مشتاقانه منتظر یک چالش جدید است.

ریگان کولر: قبل از اینکه وارد کوکودونا شویم، کمی در مورد پیشینه خود صحبت کنید. چگونه با تریل دویدن شروع کردید؟

اریک سنسمن: من به TCU (دانشگاه مسیحی تگزاس) در فورت ورث، تگزاس رفتم، اما دونده نبودم. یکی از دوستانم کتاب دین کارنازس را خوانده بود مرد اولترا ماراتن. او آن را به من داد و گفت: “فکر می کنم شما واقعاً این را دوست دارید.” من کتاب را خواندم و به این فکر کردم که «باورم نمی‌شود که مردم تا این حد می‌دوند». و سپس اولین ماراتن خود را در آوریل 2008 دویدم.

از آنجا به دویدن ماراتن ادامه دادم، در واقع به تیم های کراس کانتری و پیست در TCU برای یک سال و نیم گذشته پیوستم. من در مورد تریل دویدن از کتاب اولیه در مورد دوی فوق العاده می دانستم، و فکر می کنم دقیقاً اینطور بود: “خب، من می خواهم رقابتی تر باشم و به اندازه کافی در ماراتن خوب نیستم، بنابراین شاید بهتر باشد. دورتر بدو.و بله، همانطور که می گویند بقیه تاریخ است. من اولین اولترا را در سال 2011 پس از فارغ التحصیلی از کالج و قبل از رفتن به دبیرستان اجرا کردم، چند نفر دیگر را در مقطع کارشناسی ارشد دویدم و سپس به نوعی از آنجا رفتم.

RC: بنابراین شما بیشتر تمام مسافت ها را در سراسر صفحه انجام داده اید.

ES: آره درست است. من قطعاً در تمام مسافت ها دویدم، اما احتمالاً بیشترین دویدن را در 50K و 50 مایل داشته ام. من تا چهار سال از مسافت بالا نپریدم. من به دویدن 50 مایل، 50Ks ادامه دادم و در نهایت در سال 2017، اولین 100K خود را تمام کردم و سپس به چیزهای کمی طولانی تر پرداختم، اما تنها صد موردی که تاکنون دویده ام ایالت های غربی است. من لزوماً آن فاصله را دوست ندارم، اما بله، تا به حال کمی از همه چیز را انجام داده ام.

مرتبط: در حال اجرا برای آفیس

RC: در مورد تجربه خود با ایالات غربی بیشتر بگویید. الان سه بار انجامش دادی

ES: سه بار بله و من دوبار تمام کردم. من او را در مایل 85 در سال 2019 رها کردم. خب، داستان کوتاه این است که آنها خیلی خوب پیش نرفته اند. هر یک از آن سال‌ها از طریق مسابقات بلیت طلایی راهم را طی کرده‌ام. چیزهایی که فقط در آن مسابقه کلیک نکرده اند. سال اولم، خیلی سخت بیرون رفتم، سخت تر از چیزی که باید. من در 50 مایل در جایگاه سوم قرار گرفتم. و سپس من رتبه 78 را گرفتم، بنابراین واقعاً به عقب رفتم. اما در سال‌های 2019 و 2021، من آگاهانه از این نظر که بعد از آن سال اول چقدر سخت دویده‌ام عقب نشینی کردم، اما به نوعی با همان مشکلات مواجه شدم. و چیزی که من واقعاً متوجه شدم، به خصوص در واقع در دو هفته اخیر تمرین برای کوکودونا، این است که هر سال آب بدنم کم می شود. بنابراین فکر می کنم مشکل اصلی من با مسافت طولانی تر، هیدراته ماندن است.

RC: چیزهای زیادی وجود دارد که نمی توانید کنترل کنید که مسابقات طولانی شوند. شما هرگز کاملاً مطمئن نیستید که در یک مسابقه 100 مایلی چه مشکلاتی پیش خواهد آمد.

ES: این چیزی است که من همیشه دوست داشتم. من فکر می‌کنم چیزی که واقعاً زمین بازی را با اولتراها برابر می‌کند این است که شما به چیزی بیش از اینکه فقط یک دونده خوب باشید نیاز دارید. متغیرهای دیگری نیز وجود دارند که باید آنها را در نظر بگیرید، و این می تواند باعث شود که یک دونده خوب در طول ده ها و ده ها مایل خیلی خوب نباشد. بنابراین نوعی اکولایزر است که بسیار عالی است.

RC: انگیزه پریدن به کوکودونا چه بود؟

ES: من فکر می کنم، مانند بسیاری از چیزها، عوامل مختلفی وجود دارد، اما سال اول مسابقه سال گذشته بود، و من 21 مایل آخر را در اینجا در Flagstaff با جمیل کوری طی کردم، که تجربه بسیار جالبی بود. در آن زمان لزوماً اصلاً به اجرای مسابقه فکر نمی کردم. من در آن زمان برای ایالت‌های غربی تمرین می‌کردم و سپس در مجموع بیست و چهارم و سیزدهمین مرد در ایالت‌های غربی در سال گذشته به دست آوردم، بنابراین دوباره وارد نشدم. [for this year]. من در ابتدا تمرین برای بلک کانیون را در اواخر سال گذشته شروع کردم تا دوباره در مسابقه شرکت کنم و متأسفانه یک رباط در همسترینگم کشیده شد. پس به نوعی به تخته طراحی برگشت. دیگه چیکار کنم؟

به کوکودونا فکر کردم و گفتم: “خب، 100 مایل نیست، دو و نیم برابر بیشتر است.” اما، من عاشق دویدن در آریزونا هستم. از مکان‌های واقعاً فوق‌العاده‌ای در ایالت عبور می‌کند و اوایل ماه می، زمان زیبایی از سال است. من ترجیح می دهم هیچ کاری انجام دهم تا اینکه تک آهنگ را در آریزونا اجرا کنم. من فقط فکر می کردم این روش خوبی برای تمرین سوخت رسانی، تمرین هیدراتاسیون در مدت زمان طولانی است. البته این یک مسابقه است، اما من واقعاً به آن به عنوان یک مسابقه نگاه نمی کنم. بنابراین فشار کمتری را احساس می کنم. من فقط دوست دارم یک تجربه خوب داشته باشم و چیزهایی یاد بگیرم.

کوکودونا 250
مسابقه دهندگان در Cocodona 250 از جروم و سدونا، در میان جوامع دیگر، در مسیر فلگ استاف، آریزونا، حرکت خواهند کرد. (عکس: گتی ایماژ)

RC: تمرین شما از مسافت 100 مایلی به 200 پلاس چگونه تغییر کرده است؟

ES: اول و مهمتر از همه، من فقط سعی می کردم بعد از آن آسیب دیدگی همسترینگ به حالت اولیه برگردم. من حدود یک ماه وقت داشتم که خیلی ابتدایی بود، واقعاً هیچ تمرینی انجام نمی‌دادم، فقط سعی می‌کردم مسافت پیموده شده را بالا ببرم و احساس خوبی داشته باشم. سپس متأسفانه، در پایان فوریه، کووید گرفتم، بنابراین حدود یک هفته دویدم، که کمی بد بود. راه اصلی تغییر تمرینات این است که من روی مسافت پیموده شده هفتگی تمرکز ندارم. در واقع، من اصلاً روی مسافت پیموده شده تمرکز ندارم. فقط زمان و همچنین افزایش ارتفاع. 42000 فوت کوهنوردی در کوکودونا وجود دارد. بنابراین من فکر می کنم مهم است که کمی از vert بدست آوریم. مسافت پیموده شده بسیار آهسته‌تر است و فقط تلاش‌هایی در تمام طول روز انجام می‌دهم و فقط تلاش می‌کنم بفهمم بودن در آن بیرون در تمام روز چگونه است، تلاش می‌کنم سرم را به جایی برسانم که بتوانم بفهمم قرار است چگونه باشد. اما فراتر از آن، سعی می‌کنم بفهمم چگونه می‌توانم خودم را متقاعد کنم که وقتی نمی‌خواهم ادامه دهم، زیرا فکر می‌کنم این واقعاً تفاوت در پایان دادن به اولتراها به طور کلی است. اما در یک رویداد چند روزه، فکر می‌کنم شما فرصت‌های زیادی دارید که با خودتان صحبت کنید یا در ادامه صحبت کنید.

آن را لمس در راه ورزش یک اکولایزر است. خیلی از آن در ذهن شماست. اگر 20 ساعت بیرون هستید، از نظر ذهنی خیلی سخت تر از زمانی است که 10 دقیقه یا 30 دقیقه یا دو ساعت بیرون باشید. بنابراین قطعا یک جزء بزرگ، آن جنبه ذهنی.

مطالب مرتبط: کابوی ها در مقابل همه – حتی خودشان

RC: وقتی صحبت از اظهار نظر در مسابقات و رویدادها به میان می‌آید، کارهای بیشتری پشت دوربین انجام می‌دهید. آن تجربه چگونه بوده است که در آن سوی چیزها قرار گرفته باشد؟

ES: فوق العاده سرگرم کننده است. مطمئناً یک عنصر وجود دارد که آرزو کنم آرزو کنم آنجا بودم، اما تماشای یک مسابقه و صحبت کردن در مورد آن واقعاً زیبا است. و به نوعی، حدس می‌زنم، امیدوارم افراد بیشتری را وارد این ورزش کنند و مردم را با اولترانینگ بیشتر آشنا کنند. اما کمک به مردم برای درک چالش‌ها و دشواری‌ها و تفاوت‌های بین نوع دویدن و مسابقه‌ای که مردم به آن عادت کرده‌اند، و سپس این چیزهای بسیار بسیار طولانی. آنها تجربیات بسیار خوبی بوده اند. من واقعاً از آن لذت بردم و امیدوارم برای ورزش مفید باشد. امیدوارم فرصت های بیشتری برای این نوع کارها در آینده وجود داشته باشد.

RC: من فکر کردم که ما با یک دور برق آسا به پایان می رسیم. شروع با: شما اشاره کردید که چقدر مسیرهای دویدن را در آریزونا دوست دارید. مورد محبوبی داری؟

ES: دره سیاه، بدون شک. فکر می‌کنم پاسخ واضح‌تر گراند کانیون باشد که من هم آن را دوست دارم، اما بلک کانیون برای من.

RC: سوخت شماره یک مسابقه شما در کوکودونا چه خواهد بود؟

ES: من هنوز نمی دانم. من سعی می‌کنم با افرادی که می‌شناسم که این رویدادهای چند روزه را انجام داده‌اند صحبت کنم و به نوعی اطلاعاتی در مورد اینکه چه کار می‌کند به دست بیاورم. بنابراین، هنوز در تلاش برای کشف آن است. اما قطعاً غذاهای کامل بیشتر از آنچه در فواصل کوتاه تر به آن عادت می کردم.

RC: چه کفشی می پوشی؟

ES: من هوکا می پوشم. من کاملاً مطمئن نیستم که کدام جفت به دلیل اینکه آنها چند جفت جدید دارند منتشر می شوند. نمی‌دانم به موقع به آنها دست خواهم داد یا نه، اما Speedgoat 4 چیزی است که در بیشتر موارد در آن آموزش دیده ام.

RC: ممکن است تمرینات سرعت زیادی را برای یک مسابقه 250 مایلی انجام ندهید، اما تمرین شماره یک مورد علاقه شما چیست؟

ES: من واقعاً دقیقه روشن، دقیقه خاموش را دوست دارم. من فکر می کنم که این یک تمرین بسیار سرگرم کننده است زیرا این تمرین بسیار سریع به جلو و عقب، جلو و عقب است. و ناگهان به پایین نگاه می‌کنی و تقریباً 20 دقیقه می‌گذرد و سه مایل را با سرعت انجام می‌دهی، حتی اگر فقط یک بر یک بوده است.

مطالب مرتبط: 5 تمرین برای آماده کردن روز مسابقه

RC: پایان دادن به آن: اولین چیزی که فکر می کنید بعد از اتمام کوکودونا می خواهید بخورید چیست؟

ES: آ ایستگاه برج جاده مادر. این غذا نیست، اما آبجو مورد علاقه من است، و احتمالاً این چیزی است که می خواهم.