فکر کردن مانند یک پیاده رو – مجله تریل رانر


“], “filter”: { “nextExceptions”: “img, blockquote, div”, “nextContainsExceptions”: “img, blockquote”} }”>

هنگامی که >”,”name”:”in-content-cta”,”type”:”link”}}”>برای Outside+ ثبت نام کنید، به همه چیزهایی که منتشر می کنیم دسترسی پیدا کنید.

این مقاله از سردبیر ما در آخرین نسخه چاپی ما ظاهر می شود تریل رانر. امیدواریم با اشتراک در اینجا به خانواده TR بپیوندید!

من با دویدن در دایره مبارزه می کنم، اما متوجه شده ام که این چیزها بیشتر از آنچه بتن در مورد من می گوید.

برای یک دونده تریل، کسی که به کاوش در وسعت خارج از منزل افتخار می کند، زمانی که مجبور می شوم از سرزمین مرتفع برف مانند گوزن مهاجر به بیرون مهاجرت کنم و در جستجوی امنیت به دره های خشک زیر تسلیم شوم، خودم را قضاوت می کنم. پیاده رو غیر سکسی

انتخاب مسیر زمستانی همه چیز در مورد خلاقیت است. نه به معنای کلاسیک، مانند پیکاسو یا پروست، بلکه به روشی که ممکن است کسی در یک جزیره بیابانی سعی کند با یک بسکتبال دوست شود. شما با آنچه دارید کار می کنید و جشن می گیرید.

زادگاه من، کاربوندیل، کلرادو، هر زمستان در برف کافی مدفون می‌شود که بیشتر ما را مجبور می‌کند تا به خبره بتن تبدیل شویم. پس از گذراندن بهار با دعوت از سبزه های اوج گرفته، تمام تابستان با چشم دوختن در پهنه ای آوازه، و پاییز در جشن انفجار برگی، هر زمستان دوباره یاد می گیرم که چگونه از درجه بندی بین دود، خاکستر خنک، تخته سنگ، اسپند و مروارید قدردانی کنم.

آن خط الراس کوهستانی پوشیده از برف که در تمام زمستان به غیر از اسکی جوراب است، روده ام را از دور می کشاند. اگرچه ممکن است پیاده‌روی کثیف آنچنان پر زرق و برق جشن نگیرد، اما محیط چمن‌کاری‌شده در خواب زمستانی را ردیابی می‌کند. یک سوال حاد مرا در اواسط مسابقه متوقف کرد.

چرا نتوانستم این فضای بیرونی را برای آنچه که ارائه می دهد ارزش قائل شوم؟ چه چیزی باعث می‌شود که پیاده‌رو در مقایسه با جنگل‌های خشکی که قبلا وجود داشت، اینقدر احساس… گمشده کند؟

احتمالاً به این دلیل که این فضاها همان چیزی است که شاعر/مقاله‌نویس گری اسنایدر در مجموعه مقالاتش «طبیعی» اما نه «وحشی» توصیف می‌کند. تمرین وحشی. آنها یک زیستگاه را فراهم می کنند، اما فقط برای نوع بسیار خاصی از حیات وحش: انسان ها.

او اظهار داشت: “بیابان مکانی است که در آن پتانسیل وحشی به طور کامل بیان می شود،” تنوع موجودات زنده و غیر زنده که بر اساس نوع نظم خود شکوفا می شوند.”

همه ما یک “دونده مسیر” را می شناسیم که قاطعانه از دویدن در جاده ها امتناع می کند. اگر آن شخص را نمی شناسید، احتمالاً شما هستید هستند آن شخص. او در حال حاضر در بخش نظرات کمین کرده است و آماده است تا خلوص ارتباط خود با مسیر را نشان دهد و هر کسی را که جرأت دارد ادعا کند که سرگرمی، شادی یا حتی ارتباط عالی را می‌توان در پیاده‌روی حومه شهر یا مسیر دوچرخه‌سواری در پارک پیدا کرد، سرزنش کرد. . اما آیا تله‌هایی در پیوند دادن هویت یک ورزشکار به تجربه «انواع درست» وحشی وجود ندارد؟

مطالب مرتبط: 4 راه برای تقویت قدرت آرامش بخش دویدن

دویدن زمستانی
(عکس: گتی ایماژ)

اولین زمستانی که در کوه‌های راکی ​​زندگی می‌کردم، به اندازه‌ای پول جمع کردم تا به مرکز استراحت آسپن بپیوندم، پناهگاهی در برابر طوفان‌های برفی که این دختر جنوبی را وادار به تعجب کرد که چرا کسی می‌خواهد در چنین مکانی زندگی کند.

من که به زندگی در شهری چنان برفی عادت نداشتم که بارهای بهمن مرتباً در دره باریک طنین انداز می شد، به سمت امن گرم و خشک تردمیل مرکز استراحت عقب نشینی کردم. در نزدیکی پنجره ای به اندازه دیوار که مشرف به مارون کریک بود، با ریتم صاف و مصنوعی کمربند حرکت کردم و روز به روز به زیبایی آن دره خیره شدم.

تنها روی چرخ همستر مکانیزه ام، به شدت متوجه رفت و آمدهای کوچک بیرون آن پنجره شدم. افراد معمولی شامل یک مهره چوبی بودند که به طرز عجیبی در برابر سرما پف کرده بود. او روی شاخه نازک یک درخت کاج که شاخه‌هایش در یک سلام دوستانه و همیشگی تکان می‌خورد، پرواز می‌کرد. آهوها از بستر نهر سرگردان می شدند، نگاه ثابت آنها یک تصدیق دوستانه بود. گاهی اوقات، یک جفت چشم سیاه مهره ای در برف روشن چشمک می زند، و پودر ظریف آنقدر حرکت می کند که طرح باریک گل مریم را ردیابی کند.

متوجه شدم چیزی که باعث شد احساس کنم بخشی از طبیعت وحشی هستم، نزدیکی فیزیکی نبود، بلکه احساسی بود. ارتباطات صمیمی که با تابلوی زمستانی خود از روی تردمیل ایجاد کردم به اندازه هر تجربه ای در مسیر پیاده روی واقعی و مهم بود. من بیش از بسیاری از مردم با آن تکه از بستر نهر برفی آشنا شدم، و حتی وقتی دوست نوشابه‌ام برای انجام وظیفه در شاخه درخت کاج حاضر نشد، نگران شدم (اگر در حال خواندن این مطلب هستید، لطفاً تماس بگیرید).

پنجره تردمیل به من این امکان را داد که به آن چیزی تبدیل شوم که رالف والدو امرسون در مقاله خود آن را “کره چشم شفاف” می نامد.طبیعت

من هیچی نیستم همه رو میبینم

مرتبط: چرا من هرگز از یک برنامه اشتراک گذاری اجرا استفاده نمی کنم


بعد از اینکه کلرادو آب شد و پرت کردن کوتاه اما شدیدم را با پنجره تردمیل به پایان بردم، دوباره به پیاده روها برگشتم و تصمیم گرفتم بدوم در حالی که با فروپاشی فضای بین بیابان و من، از طبیعتی که در اطرافم آشکار می شود آگاهم.

حالا دسته گلی از خزه و قارچ را می بینم که در شکاف های پیاده رو رشد می کند. وقتی آهوها از خیابان دور می شوند، با آهوها ارتباط چشمی برقرار می کنم. من با عنکبوتی که در گوشه آپارتمانم زندگی می کند دوست می شوم، زیرا او نیز وحشی است، و به گفته اسنایدر، انکار طبیعت وحشی در آنجا به معنای انکار وحشی در ما نیز هست.

«بدن ما وحشی است. چرخش سریع غیرارادی سر در هنگام فریاد، سرگیجه در نگاه کردن به پرتگاه، قلب در گلو در لحظه خطر، حبس نفس، لحظات آرام آرامش، خیره شدن، انعکاس – همه اینها جهانی است. پاسخ بدن این پستاندار.”

ما وحشی را با خود، در خود حمل می کنیم. قطع ارتباط از آن منجر به فقدان تمامیت شد، احساس کردم که از پناهگاه پیاده روم به بیابان کلرادو نگاه می کنم.

اسنایدر توسعه این فروتنی را یک تمرین می نامد زیرا آن را ایجاب می کند. شبیه به یک روتین جدید قدرتی، یا تجسم قبل از مسابقه، پرورش عادت برای توجه به وضعیت اعتماد به نفس یک رخ بر روی پایه تلفن خود، تمرکز، قصد و تکرار را می طلبد.

این مستلزم توجه به خش خش چمن است که می گوید شما به تنهایی نمی دوید یا اثر انگشت کم عمقی که نشان می دهد شما تنها موجودی نیستید که گام های خود را کامل می کند. هر دویدن فرصتی برای گسترش درک ما از چه وحشی است است، و در درون و اطراف خود با آن ارتباط برقرار کنیم.

شاید کسادی پیاده رو کمتر به دلیل بتن تک رنگ باشد، زیرا توانایی ما در درک بیابانی که بین شکاف ها وجود دارد و در ما وجود دارد، کاهش می یابد. ارزش گذاشتن به یک چشم انداز باشکوه که ارزش پست کردن در اینستاگرام را دارد یک چیز است، چیزی ظریف تر برای تجلیل از ظرافت پیاده روهای برفی.

امید من برای این زمستان این است که دوگانگی کاذب رام و وحشی را از بین ببرد. این که حس فاصله بین تجربیات صمیمی از طبیعت وحشی در جنگل و طبیعت در دویدن روزانه حومه شهر را از بین می برد.

ممکن است ارزش این تمرین کمتر از تمریناتی باشد که برای افزایش ظرفیت هوازی شما در نظر گرفته شده است، اما ورزشکاران، به عنوان حیوانات، به فصول نیز نیاز دارند. قدرت تابستان از طریق نادر زمستان مهار می شود.

آلدو لئوپولد در مقاله خود اهمیت در نظر گرفتن تمام جنبه های یک اکوسیستم را برجسته کرد. فکر کردن مثل کوه، اما فکر می‌کنم یاد گرفتن تفکر مثل پیاده‌رو نیز می‌تواند مفید باشد. با کنار گذاشتن ایده‌آل‌های عاشقانه طبیعت، از آنچه طبیعی است، و در عوض صرفاً تلاش و یادگیری برقراری ارتباط با آن‌ها چیست.

پیاده روها، تردمیل ها و مسیرها: همه می توانند مسیرهایی برای اتصال باشند، اگر مایل باشیم به ظرافت زمستان باز باشیم.

Zoë Rom سردبیر در تریل رانر.