My Trail Running Valentine – مجله Trail Runner


“], “filter”: { “nextExceptions”: “img, blockquote, div”, “nextContainsExceptions”: “img, blockquote”} }”>

هنگامی که >”,”name”:”in-content-cta”,”type”:”link”}}”>برای Outside+ ثبت نام کنید، به همه چیزهایی که منتشر می کنیم دسترسی پیدا کنید.

تو نیستی منم.

برای دقیق تر، این تاندون آشیل مزاج من است. و اخیراً تاندون من به فضایی نیاز دارد.

همه روابط با فراز و نشیب مشخص می شوند، و روابط ما، به خصوص.

من سال هاست که عاشق تریل دویدن هستم. و نه هر عشقی، بلکه رام-کام دهه 80-بیرون-با-بوم باکس-در-باران-نوع عشق. یعنی مقدار نامناسبی از عشق معطوف به مفهومی بی‌شکل که به هیچ وجه توانایی دوست داشتن من را ندارد (همه ما یک نوع داریم).

ای کاش یک شام بالغ و با شمع روشن شده بود، الا نیکلاس اسپارکس. اما اینطور نیست. همیشه 100 درصد سالم نیست، اما من آن را با هیچ چیز عوض نمی کنم. رابطه ما می تواند کمی یک ترن هوایی باشد. از طریق استخوان های شکسته، بخیه ها و مجموعه ای از بیماری ها، عشق من هرگز تزلزل نکرده است.

مطالب مرتبط: یاد بگیرید قبل از اینکه دیر شود استراحت کنید

این مسیرها را می‌توان طولانی‌ترین رابطه (مرا ببخشید) من در نظر گرفت. من تا آنجا که ممکن است از خودم به ورزش داده ام و مطمئناً بسیار بیشتر از آن چیزی که از نظر اجتماعی قابل قبول است. در حالی که من دوست دارم فکر کنم در روابط انسانی مهربان و سخاوتمند هستم، هرگز میزان محبت خود را از طریق یک برنامه ردیابی نکرده ام، تعداد کربوهیدرات های مورد نیاز برای سومین قرار ملاقات را محاسبه نکرده ام یا پوست بین انگشتان پا را برای مدتی با روغن نپوشانده ام. فرد (مقدار زیاد روغن مورد نیاز برای حفظ این رابطه باعث سرخ شدن ناآگاهانه می شود). تمام آن مراقبت های غیرمنطقی صرف دویدن شده است.

من نسبت به Tinder زمان بیشتری را صرف تند کشیدن در نقشه‌های توپو کرده‌ام، و سعی کرده‌ام بهترین بازی را برای امتحان آخر هفته پیدا کنم. من هرگز آنقدر وقت و فکر نکرده ام که برای یک قرار ملاقات آماده کنم که برای شروع کوهستانی. من نیازی به مانیتور ضربان قلب ندارم که به من بگوید چگونه نبض من را تند می کنید.

حتی بهتر از آن این است که دویدن چقدر عشق های دیگر را وارد زندگی من کرده است. دوستان، شرکا – کل جامعه ای از مردم که عشق من را به چیزی به طرز دلخراشی بیهوده تقسیم می کنند. سپاسگزارم که دویدن به من آموخت که خودم را بشناسم و از آن مراقبت کنم، جایی بین مایل‌های طولانی در یک مسیر بکر کوهستانی و دقایق طولانی روی غلتک فوم. دویدن دوست داشتنی به من آموخته است که بازی را در مورد اینکه چگونه برای خودم و دیگران نشان می دهم بالا ببرم و به من یادآوری کنم که به خودم مدیونم و به همه، حداقل همان حساسیت، مراقبت و توجهی را که در کف پا محکم نشان می دهم.

ولنتاین دویدن من
نویسنده در نزدیکی خانه خود در کلرادو می دود. (عکس: Zoë Rom)

امیدوارم با هم پیر شویم، دویدن دنباله‌دار و من. اما همچنین می‌دانم که نتیجه اجتناب‌ناپذیر رابطه‌مان این است که روزی (اگر خوش‌شانس باشم) دویدن من به یک پیاده‌روی کند می‌شود و رابطه‌مان کاملاً غیرقابل تشخیص خواهد بود. به بیگانگان و این اشکالی ندارد، زیرا به هر حال فقط برای ما بوده است. این واقعیت که هیچ روزی با دویدن تضمین نمی شود، چیزی است که ارتباط ما را زیبا می کند. امیدوارم بیشتر از روزها – و دویدن – نسبت به آنچه بدیهی می دانم سپاسگزار باشم.

با وجود تمام دلشکستگی ها و ناامیدی ها، عشق ما ارزشش را دارد. ارزش ناخن های سیاه پا و آفتاب سوختگی شبه دائمی را دارد و مفاصل مچ پا سالمندان ارزشش را دارد. عشق ما ارزش بیدار شدن در ساعت 4 صبح و یافتن یک GU نیمه مصرف شده را در تقریباً هر بار لباسشویی دارد. تقریبا ارزش این همه فوم نورد شدن را دارد.

مطالب مرتبط: چهار نکته برای مقابله با درد مزمن آشیل

به قول کارا گوچر، «هیچ چیز در زندگی من به اندازه دویدن قلبم را نشکسته است. و با این حال من نمی توانم بدون آن نفس بکشم.”

حتی زمانی که قلبم را با آسیب‌ها، شکست‌ها، مشکلات و روزهایی که باعث می‌شود تمام تصمیم‌های تمرینی که تا به حال گرفته‌ام زیر سوال ببرم، می‌شکنی، می‌دانم که به هر طریقی کنار من خواهی بود. تنها چیزی که داده شده این است که همه چیز تغییر خواهد کرد، و تنها یکی ثابت خواهد بود: من همچنان ناامیدانه، غیرمنطقی، عاشق تو خواهم بود.