
نوشته شده توسط مسابقه کوهستان، مسیر و کفش برفی کول کرازبی. آیا آماده هستید مسابقه کفش برفی را امتحان کنید؟ صفحه کفش برفی ما را بررسی کنید.
مسابقات اوج همه چیز در مورد “فراتر از محدودیت های خود” است. با شیطان برفی، این دوی کفش برفی واقعاً در اوج ارائه یک تجربه مسابقه روستایی است که سختترین دوندگان زمستانی و برفپوشها را در آنجا آزمایش میکند. مسافت 100 مایلی، رویداد اوج آن است که در تاریخ 14 ساله این رویداد، تنها 2 نفر تا به حال در 36 ساعت قطع به پایان رسیده اند.
محل مسابقه در مزرعه خانوادگی جو د سنا بنیانگذار اسپارتان برگزار می شود. مزرعه ریورساید در دره کوه های سرسبز و سرسبز ورمونت مرکزی با پیست اسکی معروف کیلینگتون در نمای عقب آن قرار گرفته است. Snow Devil طیف وسیعی از فواصل کفش برفی را دارد که از 100 مایلی صبح جمعه تا 100k، Marathon، 1/2 و 10k را شامل می شود، که گزینه متفاوتی را برای هر برف گیر ارائه می دهد. این مسیر در حلقه 6.5 مایلی خود دارای یک صعود شیب دار 1500 فوتی از دروازه ها با زمین غلتشی در نیمه پشتی مسیر است تا به تکان دادن پاها پس از آن فشار سربالایی بزرگ کمک کند. این مرحله عالی برای فشار دادن خود به فراتر از آنچه فکر می کنید ممکن است است.
پس از اینکه کورس در طول شب پنجشنبه یک طوفان برفی عظیم به ارتفاع 18 اینچ داشت و برف یخی مرطوب در سراسر مسابقه 100 مایلی در روز جمعه بارید، به نظر میرسید که یک چالش بزرگ باشد.

دوران سختی در مسابقات Peak Races. عکس: لیندسی کوراک.
15 دونده شجاع ساعت 6 صبح جمعه خط شروع را برای 100 مایل به پا کردند. همانطور که وارد اولین صعود شدیم، برف بارید و چراغ های جلو روشن شد، به مسیری رسیدیم که از زانو تا کمر در برف بود که مسیر و حتی برخی از نشانگرهای مسیر را پوشانده بود. خدمه دوندههای شجاع ما، که خودم در جلو بودم، مسیری را از بین بردند که مانند ابدیت بود و واقعاً مانند یک مسابقه اسپارتایی (با طبیعت به عنوان مسیر اصلی مانع ما) بود. پس از عبور از دور اول، مسابقه آغاز شد. با پیشروی دورها، دوندگان میتوانستند سوپ گرم و رشته فرنگی را در انبار اسبهای نزدیک بنوشند و در خانه اسبها خود را گرم کنند. برف خیس و یخ زده بود و برای یک دوره آموزشی برفپوش فنی ساخته شد، اما همه ما از عهده چالش برآمدیم. مطمئن شوید که اگر تصمیم دارید این چالش را انجام دهید – هزاران کالا را به همراه داشته باشید: چندین کفش برفی، تعویض لباس، مقدار زیادی غذا، آب، حوله و پتو، زیرا هیچ راه بهتری برای ادامه دادن به دور بعدی وجود ندارد و سپس آن را عوض کنید. خشک کردن جوراب و لباس مخصوصاً در ساعات سخت شب.
به دوندگان تختخواب داده شد تا در طول شب در آن بخوابند تا از تاریکی سرد جنگل شارژ شوند. شب برای همه ما یک مبارزه بود زیرا با ریتم بدن، سرمای باد سرد و سطح انرژی پایین خود مبارزه می کردیم.
با تبدیل شدن شب به روز، آنچه زمانی نبرد با خلوت تاریکی بود، اکنون به جشن گرما و انرژی تبدیل شده است. از آنجایی که بدن شما از هیجان برای گرمای خورشید و صدای وزوز سایر دوندگان کفش برفی که به محل مسابقه هجوم میآورند، دوباره نیرو میگیرد، اکنون به ما نیروی به موقعی را داد که همه به آن نیاز داشتیم. همانطور که دور دوازدهم خود را از 16 شروع کردم، با دوندههای ماراتن شروع کردم و این یکی از بهترین دورهای من بود، زیرا شرکتی که در مسیر حرکت میکرد واقعاً به من کمک کرد.

فصل کفش برفی ادامه دارد. عکس: Ashlee Prewitt-Crosby.
من تنها دونده بودم که هنوز در این نقطه در 100 مایلی می رفتم، زیرا شب واقعاً برفی سواران شجاع دیگر آنجا را شکست داد و بسیاری تصمیم گرفتند که یک دور دیگر انجام دهند و سپس با تلاش خود تمام کنند. بسیاری از این برفپوشها قبلاً هرگز کفشهای برفی نپوشیده بودند، اما 50 مایل به اضافه روی تخته رفتند. وقتی به شروع دور چهاردهم نزدیک می شدم، Peak Races HQ به من اطلاع داد که مسابقه دهندگان باید دور آخر خود را تا ساعت 1:30 بعد از ظهر شروع کنند. بعد از آن میتوانستم ادامه دهم، اما نتیجه پایان رسمی جدول بندی نمیشود. در نهایت درد ناشی از دویدن بیش از 80 مایل بر روی کفشهای برفی مرا فرا گرفت، خدمه راگ ما مرا وصله کردند و من به دنبال ساعت رفتم. آن دور چهاردهم، دور سختی بود، زیرا برف به دلیل ترافیک پیاده صبحگاهی لطیف شد و من با تمام قدرتی که داشتم، صعود تند را بالا بردم. این دوری بود که قرار نبود برای من باشد. گتر من در اواسط دور پایین افتاد، کفش برفیام را در مسیر صعود گم کرده بودم و در پایین آمدن برخی از فرودهای شیبدار و نرم با سورتمهای مواجه شدم – سپس مجبور شدم کفش برفیام را دوباره ببندم. زمانی که من وارد زمین شدم تا دور پانزدهم از 16 را شروع کنم، اکنون از ساعت 13 بعدازظهر گذشته بود و هنوز دو دور تا پایان رسمی باقی مانده بود. ما تلاشم را در فاصله 90 مایلی یا 2 دور مانده به پایان متوقف کردیم. من 1 دور از پایان 100 + مایل بر اساس قطع کلی ساعت 3:30 بعد از ظهر کمتر بودم.
پایانی تلخ برای چنین تلاش سخت و سختی از طریق 31 ساعت برف سخت و شرایط آب و هوایی. اما این اخلاق Peak Races است. برای فراتر رفتن از محدودیت های خود، باید مبارزه کنید، باید بجنگید. و مبارزه کردم. از میان برفهای عمیق دور 1 تا سرمای شدید زیر صفر شب، تا دورهای پایانی روز. من تمام آنچه را که داشتم دادم و این همان چیزی است که کفش برفی در حال اجرا است. پایان به اندازه سفر و نحوه رسیدن شما به موقعیت فعلی مهم نیست. Snowshoe Ultra running این پتانسیل را دارد که «چالش استقامتی زمستانی بعدی بزرگ» را برای ورزشکاران و برای برفبازان، بهویژه برای آنهایی که در ماههای گرم در حال دویدن اولترا میدوند، باشد. این چیزی شبیه به یک تجربه سفر زمستانی واقعی است که همه ما می توانیم در حیاط خلوت های برفی خود انجام دهیم. این فقط به ریزدانگی، کفش های برفی جامد و تمایل به فراتر رفتن از محدودیت های خود مربوط می شود.