وبلاگ دویدن دنباله دار Eat Repeat را اجرا کنید


ساعت25 مه 2019

پس از عمل جراحی دیسککتومی در سال 2001، راه رفتن در اتاق نشیمن را در فاصله یک هفته یاد گرفت. پس از تصادف با بیماری مزمن لایم در سال 2013، بر اضطراب غلبه کرد. آتیوان اولین بار در زندگی من وقتی به سر کار برگشتم. من به سختی توانستم 200 متری را از جایی که پارک کرده بودم راه بروم و در بدو ورود از ساختمان فرار کنم. به طور روزانه، این میل به لذت بردن از زمان حال است و در عین حال تسلیم نشدن بیش از حد تحت فشار دنیای اطرافمان است که می تواند تلاش بی وقفه برای بهبود را به نوعی تشویق کند – چه از طریق مهربانی، آموزش، تناسب اندام و غیره.

پس چرا من وارد Lakeland 50 شدم؟ خوب، همانطور که انجام UT55 در جولای 2015 موردی بود برای اینکه به خودم ثابت کنم می‌توانم کاری غیرعادی انجام دهم، چالش دویدن 50 مایل در دریاچه‌ها نیز چالشی است که اشتیاق من به زندگی را تقویت می‌کند. در نهایت این یک آرزوست که بخشی از چیزی باشم که زندگی را تایید می‌کند در زمانی که به نظر می‌رسد بحث‌های قطبی و بحث‌های سمی در کشور وجود دارد. من می‌خواهم در ایجاد یک تجربه فوق‌العاده که فراتر از ورزش برای دوندگان، تماشاگران و سازمان‌دهندگان همکار است، نقش داشته باشم. نشان دادن اینکه چگونه خود را به سمت افراط و تفریط سوق می‌دهیم و به موجوداتی که هستیم می‌کشیم، نشان می‌دهد که روح انسان چقدر می‌تواند مثبت باشد. اگر این کمی خنده دار به نظر می رسد، من بدم نمی آید.

من همچنین می خواهم به بچه هایم (18 و 15) نشان دهم که نباید برای خود محدودیت قائل شوند. از بدو تولد هر کدام از آنها هر روز به من الهام می‌بخشند. این ممکن است از طریق سؤالاتی که می پرسند، لذتی که از برخی دستاوردها می گیرند، درس هایی که وقتی همه چیز طبق برنامه پیش نمی رود، یاد می گیرند. من چیزهای زیادی از آنها یاد گرفته ام. یک شخصیت معمولی تیپ A، از سنین بسیار پایین ناخواسته به خودم فشار می آوردم و سعی می کردم کامل باشم. آن آرمان‌گرایی در بعضی مواقع دقیقاً به رفتارهای متفاوت منجر می‌شد. اکنون من واقع بین تر هستم و دیدگاه متعادل تری دارم. چیزها را همانطور که می آیند بگیرید. تمایل دارند خیلی کمتر روی چیزها تمرکز کنند. رفتارهای دیگران را با سهولت بیشتری بپذیرید. زمانی که ممکن است انتظارات قبلی از خودم را برآورده نکنم با خودم مهربان تر باشم. این چیزی است که چندین نفر از اعضای خانواده در طول سال ها به من گفته بودند، اما من هرگز نفهمیدم که آنها واقعاً در چه چیزی هستند. بالاخره باید خودم متوجه می شدم.

هست Lakeland 50 بیشتر از همان؟ به یک معنا بله. دارم به خودم فشار میارم که الف رو کامل کنم 50 مایل اولترا که شامل 9728 فوت کوهنوردی، 10069 فوت فرود است.! با این حال به خودم یادآوری می کنم که به معنای واقعی کلمه 50 مایل دویدن نیست. هر سربالایی/شیب پیاده روی است. هر تخت یا برجستگی با سرعت دویدن اجرا می شود. فرودها یا اجرا می شوند یا پیاده روی – بسته به فنی بودن آنها یا نیاز به صرفه جویی در انرژی برای سایر قسمت های مسیر. من فشار یک زمان هدف را به خودم وارد نمی کنم. خیلی ساده تر، با هدف تمام کردن. تنها زمان های هدف، نقاط برش برای هر یک از 7 پایه برای مسیر 50 مایلی است. این یک چالش روانی بیشتر از یک چالش فیزیکی است.

بنابراین این موردی است که حداکثر 24 ساعت را روی پاهایم سپری کنم و مسیری را طی کنم که از Dalemain > Howtown > Mardale Head > Kentmere > Ambleside > Chapel Stile > Tilberthwaite > Coniston می رود. همراه با صدها مورد دیگر – به علاوه پاداش بالقوه چند صد مورد Lakeland 100 از طریق شروع ما (نقطه 50 مایلی برای آنها!!) – من از شنبه 27 ژوئیه ساعت 11:30 تنظیم می کنم و تا پایان کار به راه خود ادامه می دهم. من در تنها اولترای دیگری که انجام داده‌ام یاد گرفتم که تکمیل یک اولترا شامل یک نوع درد کاملاً متفاوت از دویدن 5k، 10k، نیمه ماراتن و غیره است. این موردی برای ادامه حرکت به جلو است. اجازه ندهید زمانی که ذهن و بدن شما ناگزیر به نقطه ای می رسند که هر کدام سر شما فریاد می زنند متوقف شوید – گاهی اوقات آنها به طور جداگانه یا جمعی سر من فریاد می زنند. از طریق برخی از مراحل فوق‌العاده دشوار UT55، شعار داخلی من «سوال را بپرس» شد. این به این اشاره داشت که از پاهایم بخواهم قدم دیگری بردارم. برای اینکه از پاهایم بخواهم روی یک تخت بدوم. برای اینکه بپرسم آیا می توانم به ایستگاه بعدی برسم. و غیره و غیره

آمار Lakeland 50

آمار Lakeland 50

مسیر Lakeland 50

به عنوان یک پدر و شوهر، من به شدت از نیاز به آموزش کار و خود رویداد در اطراف خانواده آگاه هستم. آموزش تا به امروز فقط شامل 1 روز طولانی در دریاچه ها و من و مارک بوده است ارزان adipex 37.5 ساعت 04:30 به منظور به حداقل رساندن تأثیر بر زمان خانواده بودند. من دو روز دیگر را برنامه ریزی کرده ام و به همین ترتیب آنها را طی خواهم کرد. خیلی زود طلوع کنید، صبح زود به دریاچه ها رسیدید، قبل از ساعت 13 بعدازظهر یک استراحت را کامل کنید و از بعد از ظهر بیشتر با خانواده لذت ببرید. ما هنوز در خود آخر هفته اولترا کاری انجام نداده ایم. باز هم من از این واقعیت آگاهم که یا دور هستم یا از خانواده ام می خواهم یک آخر هفته را در دریاچه ها بگذرانند، در حالی که نیمی از آن را نمی بینند. این تعادلی است که هر والدین و شوهر/زن/شریکی برای چنین چیزی با آن دست و پنجه نرم می کنند.

من اصلا با برنامه تمرینی کار نکرده ام. با داشتن بیماری مزمن، هیچ فایده ای ندارد که به خودم فشار بیاورم تا از یک برنامه پیروی کنم، زمانی که سطوح خستگی و علائم من می تواند بسته به میزان مشغله کاری من در نوسان باشد. به عنوان مثال من 4 هفته قبل از این هفته خیلی خوب بودم. با چند روز طولانی این چهارشنبه و پنجشنبه می دانستم که خستگی ام به طرز چشمگیری افزایش می یابد، بنابراین از یکشنبه گذشته به ندرت هیچ دویدنی انجام داده ام. من مجبور شدم بیشتر اوقات فراغت خود را با استراحت فعالانه، مدیتیشن، خوابیدن صرف ریکاوری کنم. این به همان اندازه برای آماده سازی من مهم است که هر زمانی که پا به پا می شوم. بدون استراحت من به سادگی حتی به خط شروع نمی رسم. باز هم، می‌دانم که احتمالاً با صرف زمان بسیار کمتری روی پاهایم و دویدن مایل‌های کمتر از اکثریت قریب به اتفاق دوندگان دیگر، به خط شروع Lakeland 50 در Dalemain خواهم رسید. من آن را قبول دارم و با آن همراه خواهم شد. همچنین باید تحصیل در مقطع دکتری را بر هر آموزشی در اولویت قرار دهم. این نیاز به انرژی دارد و باید تمرکز اصلی من در سال 2019 و بیشتر سال 2020 باشد که تکمیل شود. با صرف نکردن زمان زیادی در دریاچه ها به اندازه بسیاری دیگر، متوجه شدم یوتیوب جان کیناستون قسمت های هر پا ارزشمند است. آنها یک راه فوق العاده برای کمک به شما در تجسم بخش های کلیدی هر پا هستند.

Fusedale

مهلت Fusedale

تغذیه برای تکمیل موفقیت آمیز هر اولترا ضروری است. من از یک استاد کلاس نیکی اسپینکس یاد گرفتم که از همان ابتدای شروع هر اولترا باید غذا و مایعات را به طور منظم در کشتی مصرف کنید. اگر منتظر بمانید تا احساس تشنگی یا گرسنگی کنید، به احتمال زیاد در نهایت با مشکلات جدی مواجه خواهید شد، زیرا احتمالاً خیلی دیر شده است. خوشبختانه من از مشکلات معده رنج نمی برم اما از هیچ شانسی استفاده نمی کنم. بنابراین، غذای انتخابی من تقریباً منحصراً مبتنی بر غذای واقعی است، عمدتاً توپ‌های انرژی‌زا و خرماهای خانگی، که با مکمل‌های استقامت طولانی مدت ساشه ها و هر چیزی که ممکن است وقتی به یکی از 7 ایست بازرسی در روز/شب می‌رسم، برایم جالب باشد. مایعات آب خواهند بود. ساده! شاید قهوه عجیب و غریب یا کک مسطح (چیزی که من به طور معمول هرگز مصرف نمی کنم).

اجتناب از گرفتگی عضلات برای من بسیار مهم است. من قبلاً به شدت با آنها عذاب می‌کشیدم و این کار را در حدود 15 مایلی (حدود 20 تا 26 کیلومتری نقطه) UT55 انجام دادم که من را برای 2-3 ساعت آینده کاملاً از بین برد. خوشبختانه یکی از دوستان در Rochdale Harriers (مارک) بعد از آن قرص منیزیم روزانه را پیشنهاد کرد و من از اواخر سال 2015 دچار گرفتگی عضلات نشدم – امیدوارم که سرنوشت را در اینجا وسوسه نکنم!

به طور خلاصه، بله، من در مورد این عصبی هستم. در واقع مواقعی وجود دارد که من خودم را به هم می ریزم. اما من خیلی بیشتر از آن هیجان زده هستم. هیجان زده از گذراندن زمان در مسیرهایی که اغلب در طول عمرم قبل از روز مسابقه در آنها بوده ام. برای دیدن توانایی هایم هیجان زده ام. هیجان زده از اینکه پس از اتمام کار با برخی از کالاهای Lakeland 50 رفتار کنم – تا زمانی که محصول آنها را به دست نیاورم از خرید چیزی امتناع می کنم. هیجان زده از گذراندن وقت با دیگران که این کار را برای بار دوم یا برای اولین بار انجام می دهند. برای تشویق همدیگر هیجان زده هستیم – چه دونده 50 ساله یا دیوانه تر از 100 دونده. خوشحالم که از داوطلبان، روستاییان، سازمان دهندگان، یا هرکسی که به نحوی ما را تشویق می کند در طول دوره تشکر می کنم. فکر نمی‌کنم کسی که ما را تشویق می‌کند بداند که چه تفاوتی ایجاد می‌کند. به خوبی به یاد دارم که یک کودک 4 ساله در کنار من می دوید (مسابقه ام می دوید!) زمانی که در راه رفتن به گراسمر به شدت تنگ و تنگ شده بودم، بازدیدکنندگان پاتردیل و گلنریدینگ که کف می زدند، بچه های مزرعه به سمت گراسمر ما را کف می زدند، مردم باغ آبجو عصبانی شده بودند. در یک میخانه لانگدیلز، مردم در خط پایان، داوطلب یا مارشال ایست بازرسی بسیار مجرد. هر فردی آن میلی متر، جهش و انرژی اضافی را درست در زمانی که به آن نیاز دارید، وارد قدم شما می کند.

به قول مارک هالیس فقید، “زندگی همان چیزی است که شما آن را می سازید” آه!

همه بهترین ها

جف