Ohlone 50K عکس نینا جیرادو |
شاعران، مست ها و دونده های فوق العاده
شاعر ولزی دیلن توماس مطمئناً راهی برای کلمات داشت. “مردان وحشی که در پرواز خورشید را گرفتند و آواز خواندند… آرام به آن شب بخیر نرو.” آه چیزهای خوبی! اما مرد من دیلن توماس (به اختصار D-Thom) نیز راهی با ویسکی داشت. و متأسفانه در 39 سالگی مرد.
من در این ماه 43 ساله شدم — در مقایسه با دی تام که هرگز مجبور نبود از اهانت نشستن روبروی یک کیک تولد با 40 یا بیشتر شمع روی آن، تا حدودی پیرمردی باشم. و همانطور که در 12 سال گذشته سنت من بوده است، انتخاب کردم که این نقطه عطف را با دویدن، پیادهروی، تلو تلو خوردن در تپههای طاقتفرسا، در معرض هجوم مارهای زنگی وحشی Ohlone به یادگار بگذارم.
دقیقاً مطمئن نیستم که چرا علیرغم اعتراض سالانه پاهای بیچارهام، هر ساله جشن تولدم را به شیوهای مازوخیستی انتخاب میکنم. (پاها را خفه کن، کسی از تو نپرسید). شاید از درد، مبارزه، و رنج به عنوان یادآوری غم انگیز احشایی لذت می برم که من هنوز زنده هستم و “در برابر مرگ نور خشمگین هستم.” یا شاید من فقط فاقد عقل سلیم هستم. یا شاید کمی از هر دو.
تیم کوئیک سیلور عکس از اگنس پومیر |
در هر صورت، از آنجایی که من هنوز کاملاً نمرده ام، تصمیم گرفتم که می توانم این سنت را ادامه دهم و امسال دوباره Ohlone را اداره کنم، حتی اگر در بیشتر اوقات سال مجروح شده بودم و نمی توانستم به درستی تمرین کنم. حتی با وجود اینکه تا چند هفته پیش من در تمام سال دویدن بیش از 12 مایل انجام نداده بودم. و حتی اگر هفته قبل 62 مایل را در Quicksilver 100K دویدم، که پاهایم هنوز به طور کامل بهبود نیافته بودند. متاسفم پاها 🙁
با این حال، از این واقعیت که من تنها احمقی نبودم که سعی کردم Ohlone 50K را تنها 8 روز پس از اجرای Quicksilver 100K اجرا کنم، راحت شدم. هم تیمی من در باشگاه دویدن کوئیک سیلور ژان پومیراو که درست جلوتر از من در کوییک سیلور به پایان رسید، در اوهلون نیز در حال حرکت بود. اگر این به اندازه کافی دیوانه نبود، دونده پاماکیدز کریس جونز نه تنها Quicksilver 100K را اجرا کرده بود، بلکه یک روز قبل از Ohlone، Silver State 50 Miler را نیز اجرا کرده بود و اکنون سومین ماراتن اولترا ماراتن خود را در 8 روز انجام می دهد!
![]() |
جانی بزرگ گروه را رهبری می کند در حالی که ژان عاقلانه عقب می ماند عکس زک استین کمپ |
پیر شدن؛ سعی کنید خیلی کندتر نشوید
این آخر هفته گذشته، نهمین باری بود که در 12 سال گذشته Ohlone 50K را اجرا کردم، و اولین پایان من در سال 2005 بود. در حالی که زمان پایان من در طول سال ها بسته به آب و هوا و سطوح تناسب اندام من در نوسان شدید، متفاوت بوده است، همیشه بین 5 تا 6 ساعت تمام می شود.
کندترین مسابقه من در سال 2007 بود که در آن با 5:57:57 به مقام 24 رسیدم، در حالی که بهترین عملکرد من در سال 2013 بود که با کمی بیش از 5:01:15 در رده دوم قرار گرفتم. اما به طور معمول، در بیشتر سالها، زمان پایان من معمولاً بین 5:25 تا 5:35 است. این کاملاً ثابت است، بهویژه زمانی که استراتژی مسابقهای نامنظم و تمایل من به بالا رفتن از کوه را در پیشروی در اولین صعود با شیب طولانی 4 مایلی مسابقه در نظر بگیرید.
با آمدن به مسابقه امسال که به شدت کم تمرین شده بودم و هنوز هم تا حدودی از کوییک سیلور در هفته قبل شکست خورده بودم، ساده لوحانه به بهترین ها امیدوار بودم، اما به طور واقع بینانه خودم را برای یک جشن حماسی آماده می کردم. با کمال تعجب توانستم در 5:25:19 به پایان برسم که در واقع سومین مسابقه سریع من در اوهلون بود. با تشکر پاها!
سال | زمان | محل |
2005 | 5:54:39 | 11 |
2007 | 5:57:57 | 24 |
2009 | 5:35:06 | 16 |
2011 | 5:30:12 | 10 |
2012 | 5:28:45 | 7 |
2013 | 5:01:15 | 2 |
2014 | 5:15:33 | 5 |
2015 | 5:35:00 | 3 |
2016 | 5:25:19 | 7 |
خلاصه پنج دقیقه ای یک مسابقه بیش از 5 ساعت…
حوصله ات را سر نمی برم با تمام جزئیات طاقت فرسا مسابقه، که اساساً شامل این بود که بارها و بارها با خودم زیر لب تکرار می کردم، “f**k، این بد است” و “f ** k، باید سخت تر تمرین کرده اند». گهگاه در طول بخشهای کمتپهای و کمتر دوره، فکر میکنم، “این خیلی بد نیست” و تقریباً بلافاصله بعد از آن “اوه مهم نیست، این قطعا بد است” دوباره به محض اینکه مسیر به سمت بالا برمیگردد، فکر میکنم. تپه
من دوست دارم Ohlone را متشکل از سه بخش 10 مایلی متمایز بدانم: 1) صعود احمقانه اولیه به قله ماموریت و فرود به سونول، 2) صعود طولانی و احمقانه 10 مایلی به قله رز، و 3) ده مایل احمقانه پایانی تپه های غلتان و فرود شیب دار به دریاچه دل واله. آنها کلید موفقیت در این مسابقه احمقانه این است که مطمئن شوید در 10 مایل اول کمی عقب نشینی کرده اید تا واقعا بتوانید در 10 مایل گذشته به خوبی حرکت کنید. اما، مانند هر چیز دیگری که گفتن آن آسان تر از انجام آن است… گفتن آن بسیار آسان تر از انجام واقعی است.
![]() |
ژان پومیر و مایک هلمز با لباس آبی در هم پیچیده بودند عکس ولادیمیر گوسیانتنیکوف |
امسال می توانم در مایل 9 یا 10 فقط چند فوت عقب تر از چند دونده دیگر از جمله همسایه ام به ایستگاه کمک رسانی سونول بروم. مایک هلمز و هم تیمی من ژان پومیر. با این حال، در طول 20 مایل بعدی، هر دوی آنها 25 تا 30 دقیقه در پایان به من اختصاص دادند. بنابراین، در حالی که احساس میکردم قسمت اول را عقب نگه داشتهام و در دو بخش آخر به خوبی حرکت کردهام، واضح است که اگر هر دو میتوانستند تقریباً یک مایل در دقیقه روی من بگذارند، باید بیشتر از آنچه در طول بخش اول فکر میکردم فشار میآورم. بقیه مسابقه برای هیچ چیز متشکرم، پاها.
با این حال، حداقل توانستم یک دونده دیگر را بگیرم. و دو دونده دیگر (از جمله اریک وایلد که دو سال پیش در سال 2014 من را در مایل های پایانی اوهلون دوید) زیرا در نیمه آخر دوره توانستم بیش از 10 دقیقه روی دو تعقیب کننده بگذارم. بنابراین مسابقه یک فاجعه کامل نبود. در حالی که از به پایان رساندن روی سکو و خارج از 5 تیم برتر ناامید بودم، حداقل از نظر فنی در گروه سنی 40 تا 49 سال خود پیروز شدم (تروی هاوارد 43 ساله در مجموع در بین 3 تیم برتر قرار گرفت). و به این ترتیب من دوباره با “بیگ وود” برای بار ششم به خانه آمدم.
![]() |
برنده زنان، نینا! عکس از جانی برتون بزرگ |
فریاد بزن
به طور شگفت انگیزی، یک جفت دونده اولترای تازه کار در مسابقات مردان و زنان در Ohlone امسال برنده شدند. اسکات ترامر از لیورمور که اولین 50K خود را می دوید، با مسابقه فرار کرد و در 4:24:10 به پایان رسید، که یکی از سریع ترین زمان های تاریخ در مسیر مدرن است. و تبریک بزرگ به هم تیمی Quicksilver نینا جیرادو، که نه تنها در مسابقات زنان پیروز شد، بلکه در مجموع در بین مردان هجدهم شد.
اگر نینا برای گرفتن عکس های زیادی در طول دوره توقف نمی کرد، ممکن بود حتی هم تیمی و شریک تمرینی خود در Quicksilver را دستگیر کند. زک استین کمپ، که فقط یک دقیقه یا بیشتر جلوتر از او کارش را تمام کرد. اما به زک تبریک میگویم، نه فقط به خاطر اجتناب از جوجهگیری، بلکه برای بهبود روابط عمومی خود در Ohlone تا حدود 40 دقیقه! آفرین به زک!
همچنین به همسایه من و Strava-nemesis، ماراتن 2:31 تبریک می گویم مایک هلمز، که امسال اولین اولترا رسمی خود را در Ohlone به پایان رساند و در مجموع پنجم شد و سال گذشته خود را برای DNF خود بازخرید کرد. مایک، تو واقعا با رنگ آبی Quicksilver خوب به نظر می رسید ؛)
![]() |
جانی بزرگ بیگ وود می گیرد عکس از کیت بلوم |
من همچنین می خواهم از همه داوطلبانی که این مسابقه را ممکن کردند تشکر کنم. یکی از ویژگی های منحصر به فرد اوهلون این است که یک مسیر نقطه به نقطه از طریق طبیعت وحشی با وسایل بسیار محدود برای دسترسی به ایستگاه های امداد از راه دور در وسط مسیر است. این بدان معناست که داوطلبان باید روز قبل با تمام آب و تجهیزات پیادهروی کنند و سپس یک شبه در بیابان در میان مارهای زنگی، شیرهای کوهی، کایوتها و خرگوشهای گوشتخوار تیزناخ اردو بزنند!
در خط پایان، پاهایم کمی عصبانی شدند و خود را روی صندلی در سایه انداختند و تا چند ساعت از بلند شدن خودداری کردند. با این حال، این در واقع به خوبی انجام شد، زیرا، در حالی که پاهایم مانند یک کودک نوپا خرخر میکردند، فرصتی پیدا کردم که با دوندگان همپیمان برسم. جان بروکس و کریس جونز، همچنین جسی گلدشتاین (که از دوستش حمایت می کرد مونیک وینکلر). و تشکر فراوان از جسی که برایم سوسیس و سوسیس سیب مرغ و آبجو آورد. ممم
خوب، من حدس میزنم که این یک بسته بندی است. من احتمالاً سال آینده برای دویدن تولد دوباره برمی گردم – با این فرض که دوباره بتوانم پاهای احمقم را در آن فریب دهم. و شاید در سال آینده به کل این “آموزش” که در مورد آن بسیار شنیده ام توجه کنم.
نتایج و پیوندهای دیگر