وبلاگ A Trail Runner: Optimism Supernova Engaged


Griaß di, meine Lieben!

(ترجمه – “روز بخیر، عشق های من!”، به گویش محلی کوهستانی تیرول ما)

امیدوارم همه شما را خوب بیابد، با قلب‌هایی پر از امید که لبخندهای خود به خودی مانند ستاره‌های دنباله‌دار روی صورتتان می‌ریزند. می‌دانم که این روزها خوش‌بین بودن یک چالش است، اما واقعاً باید باشید. قدردانی ابرقدرت ماست! و وقتی با واقعیت #CoronaTrumpBlackLivesMatterHomeSchoolingForeverZoomIsMyNewOfficeScrewMasksAllRacesCancelled* که امروز وجود دارد، روبرو می شویم، همه ما باید همین الان آماده باشیم تا از ابرنواختر کامل استفاده کنیم. این انرژی را جمع کن، من لیبن، زمان شما فرا می رسد! (اوایل نوامبر، آمریکایی ها…رای دادن را فراموش نکنید!)

من شخصاً احساس می کنم … خوب ، فکر می کنم “شفا یافت” کلمه درستی است نه به دلیل یک آسیب ورزشی، بلکه بیشتر به دلیل آسیب ناشی از استفاده بیش از حد از نوع حرفه ای است. ممکن است در مورد آن به عنوان “فرسودگی شغلی” شنیده باشید (یا متأسفانه آن را تجربه کرده باشید). برای من ظاهراً 40 روز کاری متوالی و 15 ساعته متوالی با هرج و مرج نیمه کنترل شده همراه با تحصیل در خانه و بیماری همه گیر جهانی برای کارامل کردن انرژی اندک باقیمانده است. فقط زمانی که خانواده ام مداخله کردند و به من گفتند متوقف شد بیش از یک هفته است که بیرون نرفته اید. چی؟ یک هفته؟ من، مردی که روی خاک و کوه سوخت می زند؟ چگونه این اتفاق می افتد؟!؟

دلایل زیادی. اما در نگاهی به گذشته، تقریباً همه خود را تحمیل کردند. شاید همین باشد موتور کوچکی که می توانست صدایی که همه اولترانرها پرورش می دهند و اکنون به دنبال راه های خروجی در دنیایی بدون نژاد هستند. هنگامی که همکاران محترم درخواست کمک می کنند، نه گفتن سخت است، حتی زمانی که فنجان شما مانند آبشار نیاگارا بر روی آن ریخته می شود. و هرگز نباید اجازه داد که یک بحران خوب از بین برود (همانطور که من اغلب به عنوان یک مدیر می گویم) و ما سوخت زیادی برای آن آتش داشتیم. آنها را کنار هم بگذارید و تعادل زندگی کمتر شبیه یک ترازو و بیشتر شبیه یک ترازو می شود منجنیق Trebuchet. خوشبختانه من در اروپا زندگی می کنم، جایی که عجیب است که در ماه آگوست دو هفته تعطیلات نداشته باشید. وقتی در نهایت پاسخ “خارج از دفتر” را تنظیم کردم، احساس می کردم در مه عمیقی از خستگی در خط پایان تلوتلو می خورم، قسم می خورم که واقعا نمی تواند پایان باشد/این فقط یک سراب است/ما باید ادامه دهیم، حتی بعد از تو. از دروازه های مرواریدی آن عبور کرده اند.

چند روز خواب، سپس خانواده آماده بودند تا از قلعه ما (سیاه چال؟) بیرون بیایند. سفر به فراتر از اتریش و چند کشور همسایه هنوز دشوار است، اما اتریش برای ما بدیع است، بنابراین ما به چند شب در شهر بزرگ (وین)، کمی کاوش محلی و یک هفته در کوهستان (Kitzbühel) بسنده کردیم. با توجه به لغو اخیر مسابقه Ironman Austria (آخرین دوره تابستانی من!) مسابقه ای برای تمرین نداشتم. اما در کوه‌های آلپ، مردم در هر سنی هر روز ساعت‌ها در حال پیاده‌روی، دویدن و دوچرخه‌سواری هستند و در طول مسیر چند توقف آبجو و غذا دارند. این فقط نحوه غلتیدن آنها است و یادآوری خوبی است که برای لبخند زدن زیر نور خورشید و لذت بردن از شکوه و جلال نیازی به مسابقه نیست.

من الان برگشتم، شارژ شده و آماده ام. من یک بار دیگر صبح‌هایم را مسدود کرده‌ام و خودخواهانه وقت ارزشمند روزانه‌ام را در کوه‌های محلی خود پس می‌گیرم. همانطور که سرنوشت می خواهد، جشنواره تریل رانینگ آلپاین آدیداس اینسبروک اعلام کرده است که هنوز برای 13 سپتامبر “رفتن” است، به این معنی که مسافت ماراتن می تواند به عنوان دوی مجازی من در ماراتن بوستون به حساب بیاید. صبر کنید… یک ماراتن تریل برای زنده نگه داشتن خط من در بوستون… چقدر مناسب است؟!؟ من هرگز آن را ندیدم که آمد. چه داستان بزرگی برای شکار!

در درک محدود (و خودخواهانه) من از ابرنواخترها، آنها زمانی رخ می دهند که یک شعله ور شدن مجدد ناگهانی شکافت هسته ای در هسته وجود دارد که ناشی از گرانش بیش از حد اعمال شده بر روی ستاره ای است که سوخت خود را از دست می دهد. آشنا به نظر می رسد!

ابرنواختر خوش بینی درگیر. 😉

به سلامتی همه – SD

* برای ثبت، این هشتگ بسیار آلمانی به طور رسمی از اینجا شروع شد. 😉